ساراسارا، تا این لحظه: 11 سال و 3 روز سن داره

سارا بهونه قشنگ من واسه زندگی

خاطره درست کردن سگ خوابالو

سلام باز بهونه ام میاد.... الان توی دفتر شرکت هستم امروز خیلی تنهام. آخه همکارم خانم زارع مرخصیه . بقیه هم سر پروژه هستند. خداییش خیلی sms بازی کردم مخصوصاْ با عمه فرزانه بابا سعید هم طبق معمول حسابی کار میکنه که خرج دوتا وروجک ها رو( شاداب و شهاب) رو بده. خاله سعیده هم که بالا تو دفتر خودشونه. راستی یادم رفت بگم! من و خاله سعیده یه سگ خوابالو درست کردیم . خیلی بامزه شده. خیلی خیلی .... قراره امروز واسه تولد بابای بنیامین ( وحید آقاشون) کادو بده.   بابای بن ( بنیامین) تولدتون مبارک.... دوختن این سگ هم خاطره شد. به خاله سعیده گفتم هیچ وقت نذاره بنیامین به این سگ دست بزنه آخه خیلی زحمت دوختش رو کشیدیم....... هی د...
16 13

[عنوان ندارد]

سلام وای ی ی ی ی ببخشید خیلی دیر سر زدم. راستش دلم خیلی بهونه نمیگرفت... اونم بخاطر فیس بوک اصلا داشتم پاک بچه ها رو فراموش میکردم که یکدفعه بابا سعید یه تلنگری بهم زد. الان بابا سعید مشغول دیدن فیلمه و گوش دادن به صحبتهای ........ امروز رفتیم خونه خاله سعیده رفتیم زیارت قبولی بگیم و بیایم. خیلی خوش گذشت . قرار کلی مسافرت گذاشتیم. شهرکرد شیراز شمال کیش  قشم دبی ترکیه ........ اما قرار شد خارج رو فقط آقایون برن و سفرهای داخلی رو همه باهم فقط بدون بچه خداییش این رسمش نیست بچه هارو کجا بذاریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟   ...
3 13

[عنوان ندارد]

سلام به همه دوستان خوبین همگی؟؟؟؟؟؟ منم خوبم و بابا سعید هم خیلی خوبه.... الن من کار خاصی نداشتم بخاطر همین گفتم بهترین فرصت واسه خاطره نویسیه  ایشالا تا چند روز دیگه میام خبرای خوب میدم. دیگه اینکه امشب دارم میرم واسه باباسعید کادو تولد بگیرم. باید برم کیک هم سفارش بدم.  قراره واسه تولدش دو نفری باشیم و کلی شمع تو خونه روشن کنم و چراغای خونه رو خاموش کنم..... وای چه رمانتیک.... حالا بعدا میام کلی از تولد تعریف میکنم......   ...
7 13

شکلکهای وبلاگ

                                                                                                                                              ...
8 13

یه تولد یه عروسی هووووووووووووووو

سلام سلام صدتا سلام زود اومدم تا خاطراتمو تعریف کنم. هفته ای که گذشت خیلی خوب بود .  یه تولد شاد پر سروصدا داشتیم   شوخی کردم . راستشو بخواین بعد از ترک محل کارم یه کیک خوشکل واسه آقامون گرفتم.  اما این کیک از بس خوشکل بود  آقامون دلش نیومد تا شب صبر کنه و کیک رو خیلی زود تکه کرد و خورد. نه سوتی و نه فوتی اما حسابی باهم خندیدیم.  یه اتفاق خوب دیگه عقد ندا جون بود و طبق همیشه من آماده هوووووووو و جیغ و اینا بودم. اونجاهم خیلی خوش گذشت . تازه یه شاخه گل خوشکل سر سفره عقد رو واسه باباسعید اوردم. به افتخار خودم هوووووووووووووووووووووو دستتتتتتتت سوتتتتتتت ...
11 13

آهای البالو خشکه کلاست مارو کشته

سلامممممممممم همگی خوبین؟ دیروز رفتیم خونه منصوره خانم (خواهر خاله سعیده) . بلاخره ماهم آدم شدیم میخوایم تیپ بزنیم. البته خیلی جالبه پارچه هامو توی تیرماه دادم به خاله سعیده  اما حالا بعد از ۲ ماه تازه رفتم واسه اندازه گیری. ایشالا یه کت خوشکل واسه مولودی خوانی ۸ مهر میپوشم. ...
14 13

[عنوان ندارد]

سلامممممم اومدم بگم اسم دخمل گلمون عوض شد . توی هفت آسمون تو تک ستاره منی ی ی ی .  قربون ستاره مون برم. آخ یادم رفت بگم منم مامانی شدم . یه مامان باحال و شاد فردا قراره برم سونو نی نی نازمون رو ببینم. قربونش برم عشقه مامانه. راستی پای بابا سعید شکسته  ایشالا زود خوب میشه..... ...
4 13

من و بابا سعید و نی نی

سلام بلاخره بعد از یه مدت طولانی اومدم. مگه این وروجک میزاره من به کارام برسم. این ماه بجز wc رفتن کار دیگه ای نداشتم.(ویار خفن)  وای خداااا داره منو میکشه...... خدارا شکر الان خیلی بهترم. بابا سعید هم بهتر شده اما هنوز تا یک ماهه دیگه باید پاش تو گچ باشه. تورو خدا دعاکنید زود خوب بشه... راستی زدیم تو خرید سیسمونی ی ی . چه کیفی میده این خرید اسباب بازی . کاش زود ۲۷/۲/۹۲ بشه و این جوجه کوچولو رو بیاریم خونه.   ...
7 13